-
بغض
پنجشنبه 8 مرداد 1394 15:34
عزیزِمن... نمیدانم حال این روزهایم چه قدر برایتان مهم است؟اصلا مهم است یا نه... اما فهمیده ام حتی فکر کردن به نگاه و دعای پدرانه تان دل آرامم میکند...انگار دغدغه های من تمامی ندارد،دنیا باید آوار شود روی سرم اشکها و شماتتها،حسرتها و تهمتها از کسانی که دوستشان دارم...انگار بغض مائده عزیزتر از جانم تنها باید نصیب من...
-
به بهانه سالگرد عروج یوسف پیرخمین
شنبه 30 خرداد 1394 15:45
◥چمـــــرآن عزیـــز ◣ ┘◄امام خامنه ای: ◄در وجود یک چنین آدمی، دیگر تضاد بین سنت و مدرنیته حرف مفت است؛ تضاد بین ایمان و علم خندهآور است. این تضادهای قلابی و تضادهای دروغین - که به عنوان نظریه مطرح میشود و عدهای برای اینکه امتداد عملی آن برایشان مهم است دنبال میکنند - اینها دیگر در وجود یک همچنین آدمی بیمعنا است. هم...
-
کاش تو دعایم کنی
یکشنبه 27 اردیبهشت 1394 22:52
عزیز من.. این روزها که میگذرد،حال دلم اصلا خوب نیست... مصیبت بزرگیست تطهیر دل گناه گرفته، دلی که گناه خروار خروار واردش میشد وحالا باید مثقال مثقال خارج شود... شهید من!زمانی که خیلی هم دور نیست تحویلم میگرفتی، خودم را،دلم را... و حالا... بیا!بیا و دلم را تحویل بگیر! اصلا تو"امن یجیب" بخوان برای این مضطر.....
-
یا غافر...
یکشنبه 30 فروردین 1394 22:04
امشب فقط برای حسرتهایم نوشتم... تمام حسرتهایی که تو را از من و من را ازتو دور کرد... همین اشک و بغض را ترجیح میدهم به نوشتن و فریاد زدن، فقط کوتاه میگویم یا غافر اگر تو هم مرا ببخشی خودم خودم را نمیبخشم... یا فتاح کلید قلب من فقط در دستان توست ،گاهی نگاهی... ... +دلتنگ جوشن کبیر آقا سیدهستم +دنیا دنیا حسرت و دلشکستگی...
-
به عشق برادرم...
چهارشنبه 29 بهمن 1393 12:35
دلت که بگیرد ... دوای دردت شهید گمنام است! کنار سردار بی پلاک فقط تو باشی و او توباشی و هزار درد فاش نشده! تو او را نمیشناسی ولی او خوب تو را می شناسد دردت را می داند... دلم یک درد و دل حسابی کنار بارگاهت میخواهد... درد ودلی از جنس چادر خاکی مادرم ! +برادرم،پناه اشکهای بی پناهم چه بهشتی است این حریم تو نسیمش نسیم...
-
یا رفیق من لا رفیق له
چهارشنبه 29 بهمن 1393 12:23
شهید چمران: خدایابه هرکه دل بستم،تو دلم را شکستی.عشق هرکسی را به دل گرفتم،تو او را از من گرفتی.هرکجا خواستم دل مظطرب و دردمندم را آرامش دهم،و در سایه امیدی به خاطر آرزویی برای دلم امنیتی به وجود آورم،تو یکباره همه را برهم زدی و در طوفانهای وحشت زای حوادث رهایم کردی تا هیچ وقت آرامش و امنیتی در دل خود احساس نکنم....
-
تقدیر من...
جمعه 17 بهمن 1393 14:34
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم اصلا به تو افتاد مسیرم که بمیرم یک قطره ی آبم که در اندیشه ی دریا افتادم و باید بپذیرم که بمیرم یا چشم بپوش از من و از خویش برانم یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم این کوزه ترک خورد چه جای نگرانی ست؟ من ساخته از خاک کویرم که بمیرم خاموش مکن آتش افروخته ام را بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم...
-
برای دلم...♥♡
سهشنبه 30 دی 1393 13:29
شهید چمران: آنانکه به من بدی کردند،مرا هشیار کردند آنانکه از من انتقاد کردند،به من راه و رسم زندگی آموختند. آنانکه به من بی اعتنایی کردند،به من صبر و تحمل آموختند. آنانکه به من خوبی کردند به من مهر و وفا آموختند. پس خدایا!به همه آنان که باعث تعالی دنیوی و اخروی من شدندخیر و نیکی دنیا و آخرت عطا کن... شیدای چمران: کاش...
-
تنها به بهانه ی یک بغض
سهشنبه 30 دی 1393 13:05
بی قرار تو ام و در دل تنگم گله هاست آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست آسمان یا قفس تنگ چه فرقی دارد؟ بال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست باز میپرسمت از مساله و دوری عشق و سکوت تو جواب...
-
می خواهم آدم خوبی باشم..
جمعه 19 دی 1393 15:24
اوایل تابستان 1959 شهید چمران :من تصمیم دارم که از این به بعد آدم خوبی باشم ٬دست از گناهان بشویم ٬قلب خود را یکسره تسلیم خدا کنم ٬از دنیا و مافیها چشم بپوشم ٬تنها ٬آری تنها لذت خویش را در آب دیده قرار دهم.من روزگار کودکی خود را در بزرگواری و شرف و زهد و تقوی سپری کرده ام.من آدم خوبی بوده ام ٬باید تصمیم بگیرم که من بعد...
-
دلگیرم به رسم چمران
چهارشنبه 3 دی 1393 12:37
12 جولای 1961 شهید دکتر مصطفی چمران: خدایا،خسته و وامانده ام دیگر رمقی ندارم،صبر و حوصله ام پایان یافته،زندگی در نظرم سخت و ملالت بار است.میخواهم از همه فرار کنم،میخواهم ه کنج عزلت بگریزم.اوه،دلم گرفت،در زیر بار فشار خرد شده ام.خدایا،به سوی تو می آیم و از تو کمک میخواهم. جز تو دادرسی و پناهگاهی ندارم.بگذار فقط تو...
-
شیدایی به نام تو...
پنجشنبه 27 آذر 1393 13:14
هرچند، اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است... هرچند، اینجا برای از تو سرودن مرا کم است... اما... این بغض و اشک خانمان سوز امان مرا برید و طاقتم طاق شد... این بغض و اشکی که هزاران بار متهم است به دل مردگی و افسردگی... این بغض و اشکی که هرجا مجال خودنمایی یافت با دلشکستگی از سر عشق فرود آمد و گاه تلخی خنده خلق را به...