بی قرار تو ام و در دل تنگم گله هاست
آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
آسمان یا قفس تنگ چه فرقی دارد؟
بال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست
بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست
باز میپرسمت از مساله و دوری عشق
و سکوت تو جواب همه مساله هاست...
(فاضل نظری)
+مرا از خود رها کردی و بال پرزدن دادی
اگر این است آزادی مرا بی پال و پر گردان...
در هوایت بی قرارم بی قرارم روز و شب
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده درآب...به به
عکس عالیه ...خیلی
سلام
عمه جان زیبا و عالی قلم دلنشین شماست که خواندن هزارباره اش هم پر از لذت است